اسرار جادوی ذهن

اسرار جادوی ذهن

موشکافی قدرت ذهن و اندیشه برای زندگی موفق تر...
اسرار جادوی ذهن

اسرار جادوی ذهن

موشکافی قدرت ذهن و اندیشه برای زندگی موفق تر...

فرازی از کتاب حقیقت زشت

فرازی از کتاب حقیقت زشت

اثر: «رابرت لوکتیک»


مایک: تو یه روانی هستی و من عاشقتم ...


آبی: من روانی نیستم!


مایک: من الان بهت گفتم عاشقتم ولی تو فقط واژه‌ی روانی رو شنیدی ، این نشونه‌ی آدم‌های روانیه!


ما آدم ها عادت کردیم که امواج منفی رو زودتر از امواج مثبت جذب کنیم.

همیشه از غم ها می نالیم ولی به همون اندازه از شادی ها،خوشحالیمون رو بروز نمیدیم.

باید یاد بگیریم که امواج منفی رو پس بزنیم!


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


پنج تکنیک برای خواب راحت

حرومیت از خواب و کمبود خواب اثرات مخرب و نامطلوبی بجای میگذارد مانند:

1- سیستم ایمنی بدن شما ضعیف و نا کارآمد میشود.

2- ناتوانی در تمرکز کردن. قدرت تمرکز شما با میزان خواب شما ارتباط مستقیم دارد.

3- چرت زدن در طی روز.

4- احساس تحریک پذیری، افسردگی، اضطراب، بد خلقی و خستگی در طی روز.

5- اشکال در بلند شدن از خواب.

6-کاهش توان یادگیری و حافظه.کاهش کارایی ذهنی.کاهش هوشیاری.

7-افزایش خشونت طلبی.

@mind_secrets

5 تکنیک وانهادگی (ریلکسیشن) که کمک میکند تا راحت تر بخواب روید:

ادامه مطلب ...

تو ز همه رنگ جدا بوده ای

بسم هو ...


جان و جهان! دوش کجا بوده ای

نی غلطم، در دل ما بوده ای


دوش ز هجر تو جفا دیده ام

ای که تو سلطان وفا بوده ای


آه که من دوش چه سان بوده ام!

آه که تو دوش کرا بوده ای!


رشک برم کاش قبا بودمی

چون که در آغوش قبا بوده ای


زهره ندارم که بگویم ترا

« بی من بیچاره چرا بوده ای؟! »


یار سبک روح! به وقت گریز

تیزتر از باد صبا بوده ای


بی تو مرا رنج و بلا بند کرد

باش که تو بنده بلا بوده ای


رنگ رخ خوب تو آخر گواست

در حرم لطف خدا بوده ای


رنگ تو داری، که زرنگ جهان

پاکی، و همرنگ بقا بوده ای


آینه رنگ تو عکس کسیست

تو ز همه رنگ جدا بوده ای



مولانا


تکنیک تنفس عمیق (بسیار کاربردی)

سلامتی و جوانی شما اساساً به دو عامل وابسته است: عمق تنفسی و گردش خون.

با تنفسهای عمیقی که انجام می دهید، سرعت لنف را فزونی می بخشید و در نتیجه متابولیسم سلولی شما بهتر انجام می شود و شما شادابی، سر زندگی و انرژی فراوانی را احساس می کنید.


تنفس عمیق، شامل سه مرحله است: دم عمیق؛ نگهداری نفس؛ بازدم عمیق


دم عمیق

فرو بردن هوا به ریه ها یعنی دم، که باید این شرایط را داشته باشد:

الف- آهسته و آرام باشد. دم شتاب آمیز هرگز نمی تواند ریه ها را به طور کامل پر کند یعنی شما هر چقدر سعی کنید که نفس عمیق بکشید اما این کار را با شتاب انجام دهید، ریه های شما به طور کامل پر نمی شود. باید آهسته ریه ها را از هوا پر کنید.

️ب- نفس عمیق باید شکمی باشد. ابتدای دم عمیق، قسمتهای فوقانی قفسه سینه از هوا پر می شود که در تنفس سطحی هم چنین چیزی رخ می دهد. آنچه مطلوب ماست، پر شدن قسمتهای تحتانی قفسه سینه و حبابچه های هواست. سعی کنید با قسمت شکم خود نفس بکشید. وقتی به آرامی ریه ها را از هوا پر می کنید، در آخرین لحظات، یک فشار و درد اندکی را در قسمت فوقانی شکم (دیافراگم) خود حس می کنید.

ادامه مطلب ...

دو تکنیک کاربردی برای وانهادگی (ریلکسیشن)

وانهادگی تکنیکی برای آرام کردن عضله‌های بدن است و شما با استفاده از آن می‌توانید از فشاری که بر اعضای بدنتان وارد شده است خلاص شوید و هم زمان با تمرکز درست ذهن خود را نیز آرام کنید. فشار‌های عصبی و عامل استرس‌زا آنچنان بر اعصاب ما تاثیر می‌گذارد که گاهی خودمان متوجه انقباض بیش از حد عضله‌های بدنمان نمی‌شویم. اما بعد از اینکه آنها را آزاد کردیم از روی احساس آرامشی که پیدا می‌کنیم تازه پی می‌بریم وجودمان تا چه اندازه تحت استرس و فشار بوده است.

وانهادگی تکنیکی است که می‌توانید آن را در هر زمان و مکانی به کار برده و از آن لذت ببرید.


تکنیک اول: وانهادگی طولانی
تکنیک دوم: وانهادگی سریع

ادامه مطلب ...

هفت راه کاشتن بذرآرامش و سعادت درذهن

قانون 1:

بیائید ذهنمان را سرشار از فکر آرامش، شجاعت، سلامتی و امید کنیم زیرا زندگی ما همان چیزی است که ذهنمان می سازد.


قانون 2:

بیائید حتی با دشمنان حتی الامکان درگیر نشویم، زیرا این کار بیشتر از آن که آنها را آزرده خاطر کند، از ما نیرو می گیرد (البته نه به این معنی که از خود دفاع نکنیم). بیائید حتی یک دقیقه را هم صرف فکر درباره کسانی که دوست نداریم نکنیم.


قانون 3:

به جای نگرانی درباره ناسپاسی، انتظار ناسپاسی داشته باشیم. یادمان باشد که تنها راه دست یافتن به خوشحالی و سعادت، انتظار تشکر از دیگران نیست، بلکه بخشش را باید به خاطر شادی بخشش دوست داشت.

یادمان باشد که سپاسگزاری را باید همچون بذری کاشت بنابراین اگردوست داریم، فرزندانمان آدمهای شکرگزاری بار بیایند، باید این صفت را به آنها بیاموزیم.


قانون 4: (بسیار مهم)

همیشه چیزهایی را که باید شکرشان را به جا بیاورید بشمارید، نه مشکلاتتان را.


قانون 5:

از دیگران تقلید کورکورانه نکنیم. خودمان را بشناسیم و خودمان باشیم زیرا حسادت یعنی جهل و تقلید کورکورانه یعنی خودکشی.


قانون 6:

وقتی تقدیر به دستمان یک لیمو ترش میدهد، از آن شربت درست کنیم.


قانون 7:

با اندکی شاد کردن دیگران، اندوه خود را از یاد ببریم. وقتی نیکی میکنید پاداش آن به شما از یک طریق نه، از صد طریق برمیگردد.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


روزی میرسد

بسم هو ...


خود گنه کاریم و از دنیا شکایت می کنیم!

غافل از خود، دیگری را هم قضاوت می کنیم!


کودکی جان می دهد از درد فقر و ما هنوز…

چشم می بندیم و هرشب خواب راحت می کنیم!


عمر کوتاه است و دنیا فانی و با این وجود…

ما به این دنیای فانی زود عادت می کنیم!


ما که بردیم آبرو از عشق، پس دیگر چرا…

عشق را با واژه هامان بی شرافت می کنیم؟


کاش پاسخ داشت این پرسش که ما در زندگی…

با همیم اما چرا احساس غربت می کنیم؟


من به این مصرع یقین دارم که روزی میرسد!

سوره ای از عشق را با هم قرائت می کنیم...


ﺷﯿﺦ_ﺑﻬﺎﯾﯽ

ضمیر نیمه خودآگاه

ضمیر نیمه خودآگاه آن قسمت از فکر شماست که غریزه بر آن حکومت می کند. در پشت همه رفتارها، محرکات پنهانی قرار دارند.

ممکن است یک یا چند بار به خود گفته باشید چه چیزی مرا وادار کرد آن کار را انجام دهم؟ من باید می دانستم یا نمی توانم بفهمم چرا این چنین قضاوت بدی کردم؟


بسیاری از فکرهای ویرانگر یا انگیزه های ناگهانی اولیه ما از ضمیر نیمه خودآگاهمان ناشی می شوند مانند ترس، عصبانیت، حسادت، انگیزه ناگهانی آزار رساندن به دیگران، دروغ گفتن و دزدی کردن.

ما اغلب به آنها اجازه ابراز آزادانه می دهیم، فقط به این دلیل که نیاموخته ایم ضمیر نیمه خودآگاه چگونه در زندگی روزمره ما نقش بازی می کند و در نتیجه بسیاری از ما هرگز نیاموخته ایم که چگونه این انگیزه های ناگهانی آسیب رسان را کنترل کنیم.


ضمیر نیمه خودآگاه دستورات خود را از غریزه صیانت نفس می گیرد و این نشان می دهد که چرا بسیاری از ما خودخواه، تدافعی، ترسو هستیم. چراکه ما همیشه در جستجوی لذت جسمی هستیم .


سیگار کشیدن پی در پی، مشروب خوردن، پرخوری اجباری و رفتارهای عصبی دیگر از تاثیرات ضمیر نیمه خودآگاه ناشی می شوند.


روان پزشکان از گناهان ناخودآگاه، آرزوهای سرکوب شده، خشمهای مدفون شده و احساس عشق و تنفر صحبت می کنند که اغلب اوقات نقش بسیار مهمی در زندگی روزانه ما بازی می کنند.


خوشبختانه تکنیک هایی وجود دارد که شما با ضمیر نیمه خودآگاه خود تماس برقرار می کنید و می توانید از طریق خود تحلیلی، کشف کنید که چگونه غرایض شما بر افکار روزانه تان تأثیر می گذارد.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


چهار قانون کلیدی ذهن

قانون 1 - هرعملی که بصورت عادت وتکرار درآید کنترل عصبی آن عمل از بالای مغز یعنی ضمیر خودآگاه به پایین یعنی ضمیر ناخودآگاه می رود . به عبارت دیگر باتکرار یک عمل ارادی ، آن عمل تبدیل به یک عمل غیر ارادی میشود مثل تایپ کردن...


قانون 2 - هر پیامی که به مغز خطور می کند یا گفته می شود در ضمیر ناخودآگاه تاثیر می گذارد و چنانچه تکرار شود ، اثر آن چندین برابر خواهد بود. روزانه 5 هزار اندیشه از مغز ما عبور می کند و متاسفانه اکثر این اندیشه ها منفی است.


بنابراین باید بسیار مراقب واژه هایی که به کار می بریم ، موسیقی هایی که گوش می دهیم ، حرفهای اطرافیانمان و ... باشیم ، چرا که همه ی واژه ها از نظر ضمیر ناخودآگاه بار معنایی مثبت یا منفی دارند.

مثلا وقتی می گوییم : من بدبختم ، ضمیرناخودآگاه این ورودی را پذیرفته و تکرار می کند.


قانون 3 - گاهی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در زمینه ای باهم درتعارض قرار می گیرند مثل زمانی که می خواهید ازپلی معلق عبور کنید . ناخودآگاه به شما میگوید نرو ، دست و پا چلفتی و خودآگاه میگوید ، برو..!


قانون 4 - (بسیار مهم) هرگاه ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه در انجام امری باهم به توافق برسند توانشان در هم ضرب میشود و توانایی فرد در انجام یک رفتار چندین برابر میشود.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


شناخت ذهن انسان

ذهن انسان همه چیز را کنترل می کند . ادراکات، تصورات، تفکرات، اعتقادات. بطور کلی تمام جنبه های شناختی رفتار انسان تحت کنترل است. جهان و هر آنچه که در آن موجود است، ازطریق تصورات ما در ذهن انعکاس می یابد.


ما می توانیم از طریق روشهای کنترل ذهن این تصورات را تغییر دهیم و آن وقت خواهیم دید که واقعیت های زندگی ما نیز دستخوش تغییر خواهند شد، یا به زبان دیگر اگر ما توان آن را داشته باشیم که ذهن خودمان را تحت کنترل در آوریم قادر خواهیم بود دنیای مطابق با آرمانها و ایده آل های خودمان بسازیم.


تصویر ذهنی که ما از خویش داریم براساس اعتقادات، باور ها، ارزش های حاکم بر جامعه، تجارب گذشته، موفقیت ها، شکست ها، تحقیرها و پیروزیها شکل گرفته است و از مجموعه این عوامل است که در ذهن تصویری از خود می سازیم .


ذهن انسان دارای سه بخش است:

1- ذهن هوشیار یا ضمیر خود آگاه (Self-conscious)

آن قسمت ها و اعضایی از بدن که ما می توانیم آن را با اراده به حرکت درآوریم در محدوده و تحت تسلط ضمیر خودآگاه قرار دارد .


2- ذهن ناهوشیار یا ضمیر ناخودآگاه (Spontaneous)

ذهن ناهشیار یا ضمیر ناخودآگاه انباری است پر از تمایل‌ها،آرزوها، و خاطرات خارج از دسترس که بر اندیشه‌ها و اعمال تاثیر دارند


3- ذهن نیمه هوشیار یا ضمیر نیمه خودآگاه (Subliminal)

مرکز آگاهی هیجان ‌رفتاری در سطح نیمه‌خودآگاه است. بادامه وضعیت جاری هرکس را در ارتباط با محیط اطراف و افکار به لیمبیک می فرستد.


بهترین راه درک ذهن هوشیار و نیمه هوشیار این است ک به آنها بصورت یک باغچه نگاه کنیم . شما یک باغبان هستید و در طول روز مشغول کاشتن دانه هایی - همان اندیشه‌هائیست که روزانه به فکر خود راه می‌دهید- هستید. هرچه را که می کارید در تن و محیط زندگیتان درو می کنیم .


اکنون مشغول کاشتن افکار مربوط به آرامش ، عمل درست، حسن نیت و سعادت بشوید و به آرامی و علاقه در باره ویژگیهای آنها بیندیشید، آنچه را که اندیشیده اید به طور کامل در ذهن آگاهتان جای دهید و به کاشتن این دانه های شگفت انگیز ادامه دهید دراین صورت محصول با شکوهی را درو خواهید کرد.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


مغز و ذهن

مغز انسان قابلیت های خارق العاده ای دارد، به طوری که از آن به "پیچیده ترین رایانه جهان" یاد می کنند.

جالب است بدانید کار یک ثانیه ی مغز انسان برابر است با صد سال کار یک سوپر کامپیوتر که می تواند 4 میلیون محاسبه در ثانیه انجام دهد.


با این تعاریف نابغه کسی است که تنها از 15 درصد ظرفیت مغز خود استفاده می کند، چنانچه ما تنها از نیمی از ظرفیت مغز خود استفاده کنیم می توانیم در چندین رشته ی دانشگاهی دکترا بگیریم و به چند زبان زنده ی دنیا مسلط شویم.

(توجه بفرمایید که از 15% ظرفیت کل صحبت شده و نه به این معنی که %75 بقیه مغز بیکار باشد! فعالیت فیزیکی مغز کامل و 100% است. ولی در ظرفیتهای بسیار بیشتری می توان از آن بهره گرفت)

@mind_secrets

می توان گفت دلیل اصلی عدم بهره گیری درست از ظرفیت مغزی، انسانهایی دور و بر ما هستند، کسانی که با سخن گفتن از ناتوانی ها و کمبودها، خلاقیت و امید را از ما می گیرند.

ادامه مطلب ...

آخه این خواست خدا بود

بسم هو ...


آخرای فصل پاییز

یه درخت پیر و تنها

تنها برگی روی شاخش

مونده بود میون برگا


یه شبی درخت به برگ گفت

کاش بمونی در کنارم

آخه من میون برگا

فقط تنها تورو دارم


وقتی برگ درخت رو میدید

داره از غصه میمیره

باخدا راز و نیاز کرد

اونو از درخت نگیره


با دلی خورد و شکسته

گفت نذار ازون جدا شم

ای خدا کاری بکن که

تا بهار همین جا باشم


برگ تو خلوت شبونه

از دلش با خدا می گفت

غافل ازین که یه گوشه

باد همه حرفاشو میشنفت


باد اومد با خنده ای گفت

آخه این حرفا کدومه

با هجوم من رو شاخه

عمر هردوتون تمومه


یدفعه باد خیلی خشمگین

با یه قدرتی فراوون

سیلی زد به برگ و شاخه

تا بگیره از درخت جون


ولی برگ مثل یه کوهی

به درخت چسبید و چسبید

تا که باد رفت پیش بارون

بارونم قصه رو فهمید


بارون گفت با رعد و برقم

می سوزنمش تا ریشه

تا که آثاری نمونه

دیگه از درخت و بیشه



ولی بارونم مثل باد

توی این بازی شکست خورد

به جایی رسید که بارون

آرزوش این بود که میمرد


برگ نیافتاد و نیافتاد

آخه این خواست خدا بود

هرکی زندگیشو باخته

دلش از خدا جدا بود.


زیبایی ریاضیات !

1 x 8 + 1 = 9

12 x 8 + 2 = 98

123 x 8 + 3 = 987

1234 x 8 + 4 = 9876

12345 x 8 + 5 = 98765

123456 x 8 + 6 = 987654

1234567 x 8 + 7 = 9876543

12345678 x 8 + 8 = 98765432

123456789 x 8 + 9 = 987654321


1 x 9 + 2 = 11

12 x 9 + 3 = 111

123 x 9 + 4 = 1111

1234 x 9 + 5 = 11111

12345 x 9 + 6 = 111111

123456 x 9 + 7 = 1111111

1234567 x 9 + 8 = 11111111

12345678 x 9 + 9 = 111111111

123456789 x 9 +10= 1111111111


9 x 9 + 7 = 88

98 x 9 + 6 = 888

987 x 9 + 5 = 8888

9876 x 9 + 4 = 88888

98765 x 9 + 3 = 888888

987654 x 9 + 2 = 8888888

9876543 x 9 + 1 = 88888888

98765432 x 9 + 0 = 888888888


جالب بود، نه ؟


یه مطلب فوق العاده که شاید ساعتی بهش فکر کردن ارزشش رو داشته باشه:

اگر:

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

برابر باشد با:

1 , 2 , 3 , 4 , 5 , 6 , 7 , 8 , 9 , 10 , 11 , 12 , 13 , 14 , 15 , 16 , 17 , 18 , 19 , 20 , 21 , 22 , 23 , 24 , 25 , 26

باشد

آیا برای خوشبختی و موفقیت، تنها تلاش سخت کافیست؟

Hard work=تلاش سخت

H+a+r+d+w+o+r+k=8+1+18+4+23+15+18+11= 98%


آیا دانش ما را 100% به موفقیت می رساند؟

Knowledge=دانش

K+n+o+w+l+e+d+g+e=11+14+15+23+12+5+4+7+5= 96%


عشق چطور؟؟؟

Love=عشق

L+o+v+e=12+15+22+5= 54%


خیلی از ما فکر میکردیم که اینها مهمترین باشند؛

اما نه...!!!


پس چه چیز 100% را میسازد ؟؟؟

پول ؟

Money=پول

M+o+n+e+y=13+15+14+5+25= 72%


اینها کافی نیستند؛

پس برای رسیدن به اوج چه باید کرد؟؟؟

...

...

...

...

نگرش...!!!

Attitude=نگرش

A+t+t+I+t+u+d+e=1+20+20+9+20+21+4+5= 100%


آری...

اگر نگرشمان را به زندگی، کارمان، گروه و عشقمان عوض کنیم، زندگی 100% عوض خواهد شد...

نگرش، همه چیز را عوض میکند

نگاهت را تغییر بده

همه چیز عوض میشود.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


شنیدین که میگن طرف مثل مداد ه ؟!!!

راستش ما هم باید مثل مداد باشیم...


بله ..... بستگی داره چطور به آن نگاه کنیم.


در مداد ۵ خاصیت است که اگر به دستشان بیاوریم، تا آخر عمرمان با آرامش زندگی میکنیم.


️ صفت اول:

میتوانیم کارهای بزرگ کنیم، اما نباید هرگز فراموش کنیم دستی وجود دارد که حرکت ما را هدایت میکند. اسم این دست خداست. او باید همیشه ما را در مسیر اراده اش حرکت دهد.


️ صفت دوم:

گاهی باید از آنچه که مینویسیم دست بکشیم و از مدادتراش استفاده کنیم. این موجب میشود مداد کمی رنج بکشد، اما آخر کار، نوکش تیزتر میشود. پس بدانیم که باید رنج هایی تحمل کنیم چرا که این رنج سبب میشود انسان بهتری شویم.


️ صفت سوم:

مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم. بدانیم که تصحیح یک کار اشتباه، کار بدی نیست. در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگه داری مهم است.


️ صفت چهارم:

چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باشیم که درونمان چه خبر است.


️ صفت پنجم:

مداد همیشه اثری از خود به جا می گذارد. بدان هر کاری در زندگی مان می کنیم ردی به جا می گذارد و سعی کنیم نسبت به انجام آن هوشیار باشیم و بدانیم چه می کنیم.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


کیمیاگری: تبدیل فلزی پست به فلزی برتر، همچون طلا.

روزی یک صوفی بسیار فقیر، گرسنه، از همه جا رانده و خسته از سفر، شب هنگام با مریدانش به دهکده ای رسید. مردم دهکده که آدم های بسیار متعصبی بودند، او را نپذیرفتند و سر پناهی به او و مریدانش ندادند.

آن شب هوا سرد و او گرسنه و خسته بود، لباس کافی هم به تن نداشت، از سرما می لرزید. بیرون دهکده زیر درختی نشست. شاگردان و مریدانش هم با حالتی غمگین و بعضی حتی خشمگین آنجا نشستند.

در این هنگام صوفی به دعا مشغول شد و خطاب به خداوند گفت:

” تو متعالی هستی!تو همیشه هر آنچه را که احتیاج دارم به من عطا می کنی.”

این دیگر غیر قابل تحمل بود، یکی از مریدان گفت:

” صبر کنید، دیگر دارید زیاده روی می کنید، مخصوصا در چنین شبی. این حرف های شما کذب است. ما گرسنه و خسته هستیم، لباس کافی نداریم و سرما هر لحظه شدیدتر می شود و حیوانات درنده این اطراف پرسه می زنند. ما را از دهکده رانده اند. سر پناهی هم نداریم. پس برای چه خدا را شکر می کنید؟ منظورتان از اینکه ” تو همیشه هر آنچه را که احتیاج دارم به من عطا می کنی.” چیست؟

عارف گفت: ” منظورم دقیقا همین است، باز هم تکرار می کنم، خداوند هر آنچه که احتیاج دارم به من عطا می کند. من امشب به فقر احتیاج دارم، محتاجم که رانده شوم. امشب احتیاج دارم که گرسنه باشم، در خطر باشم، شکر گذار باشم. او همیشه مراقب نیازهای من است. او فوق العاده است!”


هر رخدادی را جشن بگیر،

اگر غمگین هستی اندوه خود را جشن بگیر.

سعی کن، یک بار سعی کن و خواهی دید که می توانی!


تو غمگین هستی؟ پس شوری در افکن،

چرا که اندوه بسیار زیباست، مانند گلی خاموش که در نهادت شکوفا شده است.

دست بیفشان و لذت ببر تا ناگهان احساس کنی که اندوه به تدریج ناپدید می شود و فاصله ای بین تو و اندوه به وجود می آید،


اندوه گام به گام فراموش می شود و جشن باقی می ماند.


تو در واقع انرژی موجود در اندوه را دگرگون کرده ای.

این کار یعنی کیمیاگری: تبدیل فلزی پست به فلزی برتر، همچون طلا.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


علم هرمنوتیک

تعریف علم هرمنوتیک ساده است،دانش فرایند فهم و بیان یک اثر.

در طول تاریخ برای اینکه افکار و نوشته های خود را بخورد مردمی دهند که در شرایط مختلف جغرافیایی طبیعی و اجتماعی و تاریخ عمومی و تمدنی قرار داشتند، مجبور بودند تعریف و تفسیر های مختلف بگویند. گاه این تفسیر ها کتبی و گاه بدلیل عدم سواد و امکانات مردم شفاهی بود. یعنی به نوعی بدون دانستن علمی هرمنوتیک از آن بهره می بردند.

از ابتدای قرون جدید، وقتی می خواستند موضوعی را در اندازه دانش و درک مردم مورد نظر با زبان ساده بگویند، نیازمند دانستن علم هرمنوتیک بودند و از این زمان هرمنوتیک بصورت دانش درآمد و رشد و تکامل پیدا کرد.


گویند ابتدای این علم از هرمس پسر زئوس است و غربیها مطابق معمول آنها را یونانی نوشته اند. در صورتی که هرمس یا هیرمس یعنی قهرمان روشن و پاک و زئوس یعنی رهبر ری ها؛ که بعدها به زی تغییر آوا داده است.

مفسران امروز علم هرمنوتیک ایران، هرگز اندیشه تحقیق و تحلیل نداشتند که نام های مانند هرمس و افلاطونو ارسطو و...، آیا ایرانی بوده، یا چرا اصلاً از انبوه اندیشمندان و دانشمندان تاریخ ایران، برای این علم نام نمی برند و فقط نوشته های خارجی را بازگو می کنند.

کلا همینکه این علم و زیر بنای آنرا با نام های یونان اروپایی بخورد مردم می هد، خود علم هرمنوتیک است. یعنی تفسیر و دگرگون سازی اصل یک مطلب برای عموم مردم.


یکی دیگر از اصول این علم، در قرن 21 با وجود تکنولوژی های نوین، دادن اجازه بخشی از تحقیق و تحلیل به خوانند و یا شنونده است. زیرا امروزه مشخص شده، که علم به تنهایی از کسی بیرون نمی آید، مگر اینکه جمعی در آن مشارکت داشته باشند، یا سازمان های نوین علمی در کار باشد. یعنی خود شما تحقیق و تحلیل مستقل تخصصی داشته باشید و هر آنچه را که شنیده و خوانده اید، خود علم ندانید. درصورتی که در علم هرمونیک قرون گذشته می گویند، هر تفسیر و تأویل تمام ماجرای علم است، زیرا می دانند که با ورود توده جوانان باهوش متخصص به آن، علم هرمنوتیک معنی تاریخی خودش را از دست می دهد.


امروزه در تمام مغازه ها علم هرمونتیک در جریان است و هر فروشنده ای با هرمنوتیک، (دانسته یا نداسته)، دارد برای فروش کار می کند. هرمنوتیک تقریبا در تمام سایت ها و کلاً همه جامعه در جریان است. توده مردم آنچه را که دیگری نمی بیند یا درک نمی کند، باب دل خودش تفسیر می کند و می گوید.

در اصل باید با تخصص خودتان تحقیق و تحلیل کنید و هر گفته و نوشته ای را بسادگی نپذیرید.


در این قرن تفسیر بدون تحقیق معنا ندارد، تحقیق هم بدون تحلیل و همه اینها بدون تخصص فاقد ارزش است و این علم هرمنوتیک قرن 21 می شود.


غربیها از این علم سر در می آورند ولی تاریخ آنها چیز دیگری را نشان می دهد. تاریخ آنها عدم درک از علم هرمنوتیک را می گوید. در تاریخ آنها استعمار و امپریالیسم، با جنگ های بزرگ و کوچک فراوان و کشتن میلیونها آدم؛ سندی بر عدم دید های فلسفی غرب و دانش تاریخی آنها می باشد. جوانان باهوش ایرانی، باید بنا به تخصص و حرفه خود، کاملاً فنی تحقیق و تحلیل داشته باشند و نوشته های فلسفی و داده های علمی غرب را بازبینی کنند و با دانش ایرانی ارائه و گسترش دهند.


فرازی از نوشته ا.ر.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


پارادایم (Paradigm)

ابتدا با مثالی، چگونکی تشکیل یک پارادایم را بیان میکنیم:

"در معبد گربه ای وجود داشت که هنگام مراقبه مزاحم تمرکز راهب ها می شد . استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد . و بعد از اتمام مراقبه گربه را رها کند این روال سال ها ادامه پیدا کرد و یکی از اصول کار آن مذهب شد .سال ها بعد استاد بزرگ در گذشت . گربه هم مرد! راهبان آن معبد گربه ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام مراقبه به درخت ببندند تا اصول مراقبه را درست به جای آورده باشند. سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت در باره " اهمیت بستن گربه " !


پارادایم ازکلمه یونانی (پارادیگما παράδειγμα paradeigma ) به معنی الگوواره یا مثالواره گرفته شده است.

پارادایم در اصل؛ تصویر ذهنی شما درباره چیزهایی است که وجود دارند و تصاویری که ما در ذهنمان از واقعیت داریم که نتیجه پیش زمینه و تجربیات ما هستند.

@mind_secrets

همه ما فکر میکنیم دنیا را آنگونه که هست می بینیم، اما در واقع دنیا را آنگونه که خودمان هستیم (آنگونه که شرطی شده ایم) می بینیم.

ما تصویر ذهنی مان و حتی تصویری که از خودمان داریم را به دنیای خارج، محیط، مردمی که با آنها در ارتباطیم؛ القا میکنیم. تصویری که نتیجه تجربیات، پیش زمینه ها، افکار، انتظارات و تصورات ما هستند و ما همه چیز را اینگونه می بینیم.

پارادایم یک نقشه است همانند نقشه یک دفتر یا نقشه یک شهر، پارادایم نقشه ایی است که ما در ذهنمان داریم. وقتی نقشه درست داشته باشیم رفتار و کردار درست داریم و اگر نقشه ما درست نباشد رفتارها و واکنش هایمان هم درست نیستند.

چیزی که ما نقشه به آن می گوییم فرضیات ما از چیزها هستند و فرضیات ما از چیزها نماینگر واقعیت ها هستند.

جالب اینجاست که ما درباره پارادایم ها سوال نمی کنیم و حتی تحقیق یا کوچکترین شکی هم نمیکنیم و حتی هرچیزی را که غیر از آن باشد را نادرست و یا اشتباه است!

ادامه مطلب ...

تئوری ذهنی عملکرد اعتیاد

ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻏﯿﺮﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﺍﻩ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ، ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻣﺠﺪﺩ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.


ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻮﺭﺍً ﺩﻧﺪﻩ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯽﮐﻨﺪ.

ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺴﯿﺮ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﯿﻤﮑﺮﻩ ﭼﭗ ﺑﻪ ﻧﯿﻤﮑﺮﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﻫﻤﻪ ﻫﻨﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ.


ﻗﺮﻥﻫﺎ ﺍﻟﮑﻞ ﭼﻨﯿﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪﺍﯼ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ، ﺍﻣﺎ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺟﺎﯼ ﺍﻟﮑﻞ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻝﺍﺱﺩﯼ، ﻣﺎﺭﯼ ﺟﻮﺁﻧﺎ، ﺳﺎﯾﻠﻮﺳﺎﯾﺒﯿﻦ ﻭ ...

ﺑﻪﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺣﺘﯽ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﻗﻮﯼﺗﺮﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ.


مصرف کننده مواد مخدر در ذهن خود نتوانسته خود را با تغییرات و روزمرگی ناشی از زندگی وفق دهد و برای فرار از آنها (که البته مقصر سیاستمداران و کارشناسان آموزش و پرورش نیز هستند) به عصیان روی می آورد. زیرا این روزها همه چیز به افراط کشیده می شود و از تعادل خارج شده است. ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﻃﯽ ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺪﺍﺭﻭﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺼﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺷﺪﯾﺪﯼ!


ﺷﻌﺮ ﻭ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺤﻮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﺧﺖ ﺑﺮﺑﺴﺘﻪ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﻋﺸﻖ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ.

ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﭘﻮﻝ، ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﻧﻔﻮﺫ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﯾﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ.


حال در این زمان تنها و فقط تنها خود هر فرد است که ابتدا باید بداند که قدرت واقعی و کنترل زندگی خود را در دست خود دارد و بعد از داشتن آگاهی به این مورد، یاد بگیرد چطور از آن استفاده نماید در جهت رشد و تکامل.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


تکنیک رام کردن ذهن

کنترل ذهن مانند رام کردن اسب است که نیاز به تربیت دارد.

ساده ترین روش اینست که آرام بنشینیم و بگذاریم ذهن هر کجا که می خواهد برود. سپس اینطور فکر کنیم که من ناظری هستم که جریان ذهن را تماشا می کنم. من ذهن نیستم. وقتی حواس با محسوساتشان تماس حاصل نمی کنند و از طبیعت ذهن کنترل شده پیروی می کنند؛ حالتی پیش می آید که به آن پراتیاهارا می گویند. این یعنی تسلط بر حواس، افکار و عواطف که هر فردی استعداد پرورش آنرا دارد. حتی اگر فرد خردمند به محسوسات خود اشتیاق داشته باشد فراموشکاری او را با امیال شیطانی آزار خواهد داد. پس همه محتاج تمرین و تکرار هستند.


هرگاه ذهن در وضعیتی آشفته قرار داشته باشد تنفس ما تندتر و نامنظم تر می شود. پس با منظم کردن تنفس و تمرین تنفس عمیق می توانیم به وضعیت مطلوبی از ذهن برسیم.


برای کنترل ذهن، اشتغال سالم ذهن ضرورت دارد زیرا مغز بیکار کارگاه شیطان است. پس ذهن را باید با افکار متعالی و الهامات اصیل تغذیه کرد. پندار بیهوده از بی دقتی در مورد طبیعت واقعی خویش ناشی می شود و بدنبال آن منیّت و سپس اسارت و بدبختی فرا می رسد.


برای بی اثر کردن یک خیال به یک خیال دیگر نیاز داریم یعنی یک خیال صحیح که بطور مناسب پرورانده شده باشد. خالص ترین تخیلات اندیشه خداست. هر چه بیشتر به خدا بپیوندیم دردسر ما با ذهن کمتر می شود. مدیتیشن بر خدا و کائنات موثرترین راه کنترل ذهن است. ذهن باید به چیزی اتصال پیدا کند که نه تنها خودش خالص باشد بلکه بتواند ذهن را نیز با خودش خالص سازد. بدون کنترل ذهن ناخودآگاه نمی توانیم به کنترل ذهن برسیم. ذهن ناخودآگاه مانند زیرزمین خانه است که باید تمیز شود. یکی از راههای تمیز کردن آن ریختن افکار پاک به داخل آنست و بگذاریم تا اعماق آن پائین روند.


مایستر اکهارت عارف آلمانی می گوید: «ابدیت در دل لحظه حال است. باید به وضوح دریابیم که هر لحظه ای فقط همین زمان حال است. اگر مواظب این لحظه باشیم مواظب سراسر آینده خود نیز بوده ایم. شعار معنوی: خوب بودن و حقیقتا با اخلاق بودن و تسلط بر خود و احساس خود فقط برای لحظه حال. چه زمانی غیر از این لحظه حال وجود دارد که نگران آن باشیم؟ ساده ترین و مطمئن ترین روش کنترل ذهن عشق به خداست. ارزش کنترل ذهن در اینست که ما را بسوی آگاهی کیهانی یعنی بالاترین سعادت هدایت می کند.»


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets