اسرار جادوی ذهن

اسرار جادوی ذهن

موشکافی قدرت ذهن و اندیشه برای زندگی موفق تر...
اسرار جادوی ذهن

اسرار جادوی ذهن

موشکافی قدرت ذهن و اندیشه برای زندگی موفق تر...

23 راه افزایش اعتماد به نفس

هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتماد به نفس ندارید. همیشه سعی کنید فکرهای مثبت و والایی داشته باشید. اگر خودتان فکر کنید که اعتماد به نفس ندارید، چه‌طور انتظار دارید که دیگران فکر کنند که شما اعتماد به نفس دارید.

1- در مقابل آینه بایستید و از خودتان تعریف کنید.
هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهره خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید. این کار در کسب اعتماد به نفس، بسیار مؤثر است.
2- در حال زندگی کنید.
اگر در حال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمایید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. اگر عمر خود را در حسرت دیروز یا نگرانی فردا سپری کنید، لحظه‌ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می‌باشد.
3- دست دادن خود را محکم‌تر کنید.
شل و وارفته دست ندهید، به خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه.
4- به موفقیت‌های خود نگاهی بیندازید.
از موفقیت‌هایی که تاکنون داشته‌اید، برای خود لیست تهیه کرده و هر از چند گاهی، نگاهی به آن بیندازید.
5- به خودتان تبریک بگویید.
حتی از گفتن جمله‌هایی مانند شب بخیر و دوستت دارم به خود امتناع نورزید. حتی برای خود جشن تولد بگیرید و در کل به خودتان برسید.
ادامه مطلب ...

۵ سوال مهمی که آدم های موفق بعد از شکست خوردن دارند

شکست بخشی واقعی از زندگی است، بخشی حقیقی و دردناک. هیچ شخصی دوست ندارد با برچسب شکست‌خورده شناخته شود. در زمان شکست می‌توان همه‌چیز را تمام ​شده دانست یا می‌توان از آن درس گرفت و انرژی و توان را برای شروع دوباره جمع کرد.
اگر شکست خورده‌اید و می‌خواهید دوباره شروع کنید، پاسخ دادن به ۵ سوال زیر می‌تواند کمک بزرگی برای شما باشد:

۱- این شکست چه درسی برای من دارد؟
شکست‌ها نتیجه مجموعه‌ای از اتفاق‌ها هستند اما هرچقدر دیگران و عوامل خارجی در شکست دخیل باشند، در نهایت مسئول شکست، خود شما هستید و باید این را بپذیرید. سعی کنید گذشته را مرور کنید و نقاط مهمی را که باعث بروز تغییر در شرایط شما شده بیابید و ببینید که در شرایط ویژه چه‌کاری انجام داده‌اید و چطور تصمیم گرفته‌اید.
۲- چه کاری را می‌توانستم متفاوت انجام دهم؟
همیشه برای تصمیم‌گیری درباره کاری، بیش از یک انتخاب داریم. اینکه چطور تصمیم بگیریم، مسیر حرکت و سرنوشت کار را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پس بهتر است به عقب برگردید و به زمان‌های حساس فکر کنید. به تصمیم‌هایی که گرفته‌اید بیندیشید. چه انتخاب‌های دیگری می‌توانستید داشته باشید؟ چه کاری را می‌توانستید متفاوت انجام دهید؟ چه قدم‌هایی را می‌توانستید ‌بردارید؟

۳- آیا به مهارت‌های بیشتر یا متفاوتی احتیاج دارم؟
همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم. ضعف‌های ما در طبقه‌بندی‌های مختلفی قرار می‌گیرند. بعضی از ضعف‌ها ذاتی است. یعنی به​ صورت ذاتی نمی‌توانیم در انجام کارهایی عالی باشیم. مثلا بعضی از آدم‌ها به​ صورت ذاتی رقابتی هستند و برخی دیگر اینطور نیستند. بعضی از ضعف‌ها، ضعف در مهارت است. مثلا ممکن است شما شکست خورده‌اید چون اصول مالی و مدیریت مالی کسب‌وکار را نمی‌دانسته‌اید و نتوانسته‌اید گردش مالی کسب‌وکار خود را مدیریت کنید. بهتر است ببینید به چه مهارت و دانشی نیاز دارید که کمبود‌های قبل را پر کنید.

۴- از چه کسی می‌توانم مشورت بگیریم؟
وقتی درگیر موضوعی هستید، ذهن شما به شکلی درگیر می‌شود که نمی‌توانید از بیرون به مساله خود نگاه کنید؛ اما ممکن است دوستان و اقوام و آشنایان یا متخصص‌هایی وجود داشته باشند که بتوانند به شما کمک کنند تا موضوع کار خود را از زاویه جدیدی ببینید. بهتر است از شخص مناسبی بازخورد بگیرید و از او کمک بخواهید. خیلی از مردم درخواست کمک نمی‌کنند چون فکر می‌کنند کمک خواستن مترادف ضعف است. اما کمک خواستن نشانه این است که شما آماده یادگیری هستید.

۵-قدم بعدی چیست؟ ...

وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

تکنیک های زندگی بهتر

1- برای خود اهداف قابل دسترس تعیین کنید.
2- تنها به میزان معقول و در حد توان خود مسئولیت بعهده بگیرید.
3- کارها، اهداف و وظایف بزرگ (در ظاهر غیر قابل دسترس) را به بخشهای کوچک تقسم کنید.
4- مدیریت زمان و الویت بندی را فراموش نکنید.
5- مدتی از وقت خود را با دیگران و یک دوست صمیمی سپری کنید. سعی کنید فردی را در زندگی بیابید که بتوانید به وی اعتماد کرده و با وی درد دل کنید.
6- به سرگرمیهایی که علاقه دارید بپردازید.
7- ورزش کنید و فعالیت بدنی منظم داشته باشید.
8- از ارتباط با افراد غیر حامی و بی بند و بار اجتناب کنید.
9- به دوستان و خانواده خود اجازه دهید در امور زندگی به شما کمک کنند.
10- افکار مثبت را جایگزین افکار منفی گردانید. (از تکنیک های اندیشه مثبت استفاده کنید)
11- به خاطر داشته باشید که زندگی بطور ذاتی مبهم و نامشخص بوده و در بسیاری از شرایط تنها یک پاسخ واحد مشکل گشا نخواهد بود. زندگی مملو از احتمالات است.
12- شما باید بیاموزید چگونه میان اموری که شما مسئول آنها میباشید و یا نمیباشید تفاوت قائل گردید. معمولا افراد کنترلی که بر شرایط دارند را کمتر و یا بیشتر از آنچه هست بر آورد میکنند.اموری که شما مسئولیتی در قبال آن ندارید و یا خارج از کنترل شماست به حال خود بگذارید.
ادامه مطلب ...

با زندگی معامله کن

روزی پسر جوانی مشغول تمیز کردن وسایل پدربزرگ مرحومش بود که یک پاکت نامه قرمزرنگ پیداکرد. روی پاکت با خطی زیبا و درشت ، نوشته شده بود: "تقدیم به نوه عزیزم


پسر که خط پدربزرگش را شناخته بود در پاکت را باز کرد. درون آن نامه ای قرار داشت که در آن چنین نوشته شده بود:

@mind_secrets

نوه عزیزم ،

سال ها پیش روزی به سراغم آمدی و از من کمک فکری خواستی تا بتوانی در زندگی ات به موفقیت دست یابی . آن روز پرسیدی : "پدربزرگ ، شما چگونه در زندگی تان مرد موفقی بودید؟ شما هنوز با این سن پر از انرژی هستید، در حالی که من در سن جوانی از تلاش خسته شده ام . چگونه می توانم مثل شمادر زندگی ام موفق شوم ؟"

آن روز نتوانستم پاسخ مناسبی به تو بدهم . ولی حالا که روزهای عمرم به شمارش افتاده اند می دانم که پاسخی را به تو مدیون هستم ، و در این نامه پاسخ تو را به سؤال آن روز داده ام :

ادامه مطلب ...

در پس پرده یک ظهر غریب ...

بسم هو ...


در پس پرده یک ظهر غریب ...

من و یک خواب عجیب …!!

رازها در پس این خواب نهان است ... نهان ...


من کویری بودم!

خالی از شور و نشاط

خالی از نغمه مرغان خوش آواز بهار ...


و فقط من بودم، نالهء مبهم باد ...

خار هم، از دل دیوانه من می رویید!


آسمانم خالی

و در این پهنه ندیدم ابری!!


پس خودم باریدم …

آنقدر باریدم ...

تا کویرم گل داد

گلی از عشق درونش رویید ...


پس تو هم باران باش

به کویر دل خود سخت ببار

و برون کن زدلت

نفرت و بیزاری را

و فقط عشق بورز

به خودت و همه انسانها ...


تکنیک مراقبه گاشو

مراقبه گاشو یک تکنیک ساده و مفید برای ایجاد و تقویت تمرکز و افزایش قدرت حافظه میباشد. گاشو ( Gasho ) به معنی دستهای به هم چسبیده است، دستهایی که برهم قرار گرفته اند و در مقابل قلب قرار داده شده اند.

مراقبه گاشو را میتوان بصورت نشسته روی صندلی، یا روی زمین به صورت دو زانو یا چهار زانو انجام داد. نکته مهم در انجام این مراقبه صاف بودن کمر و ستون فقرات میباشد. زیرا در این حالت جریان انرژی در کانال اصلی آن در بدن (که ساشومنا نامیده می شود و منطبق بر نخاع است) به سهولت و سادگی به حرکت در می آید.

مراقبه گاشو به تنهایی مراقبه کاملی است و هر کس میتواند روزانه ۱۰ الی ۲۰ دقیقه آن را انجام دهد. بسیار مناسب و لازم است که شما این مراقبه را انجام دهید و در انجام آن به مهارت برسید. نکته دیگر در انجام مراقبه گاشو این است که توجه و تمرکز باید بر محل تماس انگشت وسط باشد ( انگشت آتش ).

@mind_secrets

در روزهای اول تمرین این مراقبه ممکن است تمرکز شما از این نقطه قطع شود و فکرهای پراکنده به ذهن شما برسد، در این حالت باید همچنان آرام باشید و هیچ عکس العمل تدافعی در مقابل این افکار نداشته باشید فقط به آنها به صورت ذهنی نگاه کنید و آنها را بپذیرید و دوباره تمرکز خود را به محل تماس انگشت وسط باز گردانید. با این روش بزودی میتوانید افکار خود را در کل زمان انجام تمرین مراقبه گاشو به این محل متمرکز کنید بدون اینکه افکار مزاحم حواس شما را از این نقطه منحرف کنند.

توصیه میشود مراقبه گاشو را هر روز انجام دهید و به آن به صورت یک کار روزانه و لازم مثل مسواک زدن نگاه کنید، از انجام این مراقبه لذت ببرید و به نتایج بدست آمده از انجام روزانه و مرتب این تمرین توجه و تمرکز کنید. بزودی از انجام این تمرین لذت فرآوان خواهید برد و نتایج خوبی بدست خواهید آورد، یادتان باشد این مراقبه در کمال سادگی بسیار قدرتمند است و میتواند یاوری خوب و همیشگی برای شما در تحصیل و زندگی باشد.

مزایای مراقبه گاشو:

۱-ایجاد آرامش

۲-افزایش تمرکز

۳-افزایش انرژی های فردی

ادامه مطلب ...

خلسه چیست؟

با شنیدن این کلمه آدم یاد جادوگرا و احضارکننده های ارواح می افته!!!!!!

اما... خلسه حالتی بین خواب و بیداری است که امواج ذهنی در شرایط آلفا قرار می گیرند و تلقین پذیری انسان افزایش مییابد.

در حالت خلسه انسان در:

۱- آرامش قرار میگیرد.

۲- توجه از امور عادی جدا میشود.

۳- آگاهی و تمرکز بیشتر میشود.

۴- حواس پنجگانه فیزیکی تضعیف میشود.

۵- حواس برتر هویدا و تقویت میشود.

۶- ضمیر خودآگاه کنار رفته و ضمیر ناخودآگاه پدیدار میگردد.

۷- در این حال امواج فکری انسان در سطح آلفا قرار می گیرد و تلقین پذیری انسان بیشتر میشود.

بنابراین مناسب است که در حالت خلسه از تلقین استفاده نمود تا تاثیرات بیشتری به همراه داشته باشد.


باید توجه داشت که خلسه از نظر کیفیت به دو نوع مثبت و منفی تقسیم بندی میشود باید خلسه منفی را شناخت و اگر پیش آمد از خلسه خارج شد.

@mind_secrets

ویژگیهای خلسه مثبت:

۱- تنفس آرام و عمیق است

۲- ضربان قلب طبیعی است

۳- شخص احساس آرامش و رهایی دارد

در حالی که در خلسه منفی تنفس تند و سطحی است و شخص حالت اضطراب و تنش دارد.

ادامه مطلب ...

تکنیک های تلقین برای تمرکز و تقویت حافظه

انسان موجودی تلقین پذیر میباشد و تلقین پذیری یکی از ویژگیهای انسان است. تلقین تاثیر فوق العاده ای بر انسان دارد.
همه انسانها با درجات مختلف تلقین پذیرند و این تلقین پذیری در خلسه بسیار افزایش مییابد. دانشمندان به دفعات نشان داده اند هر نوع تلقین مورد پذیرش ضمیر ناخودآگاه قرار میگیرد. امروزه دانشمندان اثبات کرده اند که بخشی از اثرات داروها اثرات تلقینی آنها است لذا در پزشکی امروز استفاده از شبه داروها مطرح شده است که فاقد اثرات خاص دارویی و شیمیایی میباشند.
در تمام اعصار تلقین نقش مهمی در زندگی انسان بازی کرده است. از تلقین میتوان برای منضبط کردن و تحت کنترل در آوردن نفس خود استفاده کرد.

تلقینِ سازنده، نیروی شگفت انگیزی میباشد. یادتان باشد تلقین فی نفسه قدرتی ندارد مگر اینکه ما قبولش کنیم. بنابراین با آگاهی از اثرات تلقین از آن در جهت مثبت استفاده کنید و خود را از تلقینات منفی دیگران و محیط در امان نگه دارید.
انواع تلقین:
۱- تلقین کلامی
۲- تلقین فکری
۳- تلقین شنیداری
۴- تلقین دیداری
۵- تلقین نوشتاری
ادامه مطلب ...

این مانکن به چه سمتی می چرخد !؟


چنانچه مانکن را در حال چرخش به حالت ساعتگرد می بینید شما از نیمکره راست مغز خود استفاده می کنید، و چنانچه در خلاف جهت حرکت عقربه های ساعت می بینید از نیمکره چپ مغز خود استفاده می کنید. اگر بتوانید چرخش آن را در هر دو جهت ببینید ضریب هوشی شما بالای 160 هست!

توجه کنید که بعضی از افراد به هیچ عنوان قادر نیستند، جهت چرخش مانکن را در ذهن خود تعویض کنند.

این افراد با اطمینان بالایی ادعا می کنند این مانکن فقط و فقط در یک جهت می چرخد.


اما چنین نیست اگر برای لحظه ای به قسمت سایه مانکن و یا نوک انگشت پای مانکن توجه کنید، ممکن است بتوانید جهت چرخش را در ذهن خود تعویض کنید.


روش دیگر برای تغییر جهت چرخش آن است که مستقیماً به تصویر نگاه نکنید، بلکه نگاه خود را کمی به سمت راست یا چپ منحرف کنید، به طوریکه تصویر تاری از مانکن را ببینید، حال در ذهن خود جهت حرکت را عوض کرده و تصور کنید مانکن در خلاف جهت قبل می چرخد.


معمولاً از هر 10 بار که به این تصویر نگاه می کنید، ممکن است فقط 2 بار قادر به تغییر جهت چرخش باشید.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


اهمیت داشتن تصویر ذهنی مثبت

خواستن تمام چیزهایی که ما انتظارش را داریم، به یک تصویر ذهنی ایده آل بستگی دارد.

این تصویر ذهنی شماست که به شما شادی، غم، موفقیت، شکست، خوشبختی و یا درد و رنج هدیه می دهد.


تصویر ذهنی شما می تواند به شما کمک کند تا آن چه را برای رسیدن به شادی و رضایت لازم دارید انجام دهید.

می تواند به شما کمک کند تا از زندگی خود لذت ببرید.

می تواند اسباب اعتماد به نفس و اطمینان به کار و فعالیت هایی باشد که شما برای زمان فراغت خود انتخاب می کنید.


مصمم بر شاد زیستن شوید.

مراقب باشید تصویر ذهنی خود را جایی گم نکنید تا به همراه آن انگیزه خوشبخت شدن را از دست دهید.


مواظب روح و اندیشه های قشنگتان باشید. نگذارید که هیچ باد مخالفی ابرهای سیاه را مقابل پنجره ی رو به اقبال ذهنتان قرار دهد تا موفقیت و خوشبختی در زندگی را آن طور که می پسندید، تجربه کنید.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


راز زندگی در چهار کلمه خلاصه می شود...

راز زندگی در چهار کلمه خلاصه می شود...


۱-اولین کلمه « اندیشیدن» است؛ یعنی همیشه به ارزش هایی فکر کن که دلت می خواهد زندگی ات را بر پایه ی آنها بسازی.


۲- دومین کلمه « باور داشتن» است؛ یعنی وقتی همه ی آن ارزش ها را مشخص کردی، حالا خودت را باور کن.


۳- سومین کلمه « در سر داشتن رویا» است؛ یعنی رویای رسیدن به خواسته هایت را در سر داشته باش.


۴- چهارمین و آخرین کلمه« شهامت» است؛ یعنی وقتی که خودت باور کردی و به ارزش وجودی خودت کاملا پی بردی، حالا نوبت به آن می رسد که با شهامت هر چه تمام تر، رویاهایت را به واقعیت تبدیل کنی.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


روزی چکاوکی در جنگل آواز سر داده بود.

روزی چکاوکی در جنگل آواز سر داده بود.

مردی با جعبه ای پر از کرم از آن حوالی می گذشت.

چکاوک از او پرسید:” درون جعبه چیست و به کجا می روی؟”

کشاورز گفت:” درون این جعبه کرم دارم و به بازار می روم تا آنها را بفروشم و با پول آن ها پر بخرم.”

چکاوک گفت:” من پرهای زیادی دارم، یکی از آن ها را می کنم و به تو می دهم و تو در عوض به من کرم بده تا مجبور نباشم دنبال کرم بگردم.”

کشاورز قبول کرد و کرم ها را به چکاوک داد و پر گرفت.


روزهای بعد این اتفاق چندین بار به وقوع پیوست؛ تا اینکه روزی رسید که چکاوک دیگر پری در بدن نداشت. حالا دیگر او نمی توانست پرواز کند و کرم شکار کند. چکاوک بسیار زشت شده بود و دیگر آواز نمی خواند و آن قدر منتظر کشاورز ماند تا از گرسنگی مرد.


سرنوشت پذیران مانند چکاوک قصه ی ما، همیشه آسان ترین راه ها را بهترین راه می دانند؛ ولی سرنوشت سازان می دانند بهترین ها همیشه مترادف با آسان ترین ها نیست.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


شنیدین که میگن طرف مثل مداد ه ؟!!!

راستش ما هم باید مثل مداد باشیم...


بله ..... بستگی داره چطور به آن نگاه کنیم.


در مداد ۵ خاصیت است که اگر به دستشان بیاوریم، تا آخر عمرمان با آرامش زندگی میکنیم.

@mind_secrets

️ صفت اول:

میتوانیم کارهای بزرگ کنیم، اما نباید هرگز فراموش کنیم دستی وجود دارد که حرکت ما را هدایت میکند. اسم این دست خداست. او باید همیشه ما را در مسیر اراده اش حرکت دهد.


️ صفت دوم:

گاهی باید از آنچه که مینویسیم دست بکشیم و از مدادتراش استفاده کنیم. این موجب میشود مداد کمی رنج بکشد، اما آخر کار، نوکش تیزتر میشود. پس بدانیم که باید رنج هایی تحمل کنیم چرا که این رنج سبب میشود انسان بهتری شویم.


️ صفت سوم:

مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم. بدانیم که تصحیح یک کار اشتباه، کار بدی نیست. در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگه داری مهم است.


️ صفت چهارم:

چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باشیم که درونمان چه خبر است.


️ صفت پنجم:

مداد همیشه اثری از خود به جا می گذارد. بدان هر کاری در زندگی مان می کنیم ردی به جا می گذارد و سعی کنیم نسبت به انجام آن هوشیار باشیم و بدانیم چه می کنیم.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


داستان یک موفقیت

می خواهم در مورد دختری صحبت کنم که در یک خانواده بسیار فقیر بدنیا آمد. او بیستمین بچه از ۲۲ فرزند این خانواده بود که حاصل یک زایمان پیش از موعد بود. به همین دلیل کودک نارس و ضعیفی بود. و امید زیادی به زنده ماندنش نبود. اما توانست زنده بماند.

در ۴ سالگی به بیماریهای آماس هر دو شش و تب سرخ مبتلا شد ترکیبی مرگبار که در نهایت منجر به فلج شدن پای چپ او شد. او باید از ساق و مفصل های فلزی استفاده می کرد تا بتواند راه برود. اما هنوز خوشبخت بود چون مادری داشت که او را دلگرم می کرد.

مادرش به دختر کوچکش گفته بود با وجود این پای آهنی باز هم تو خوشبختی چون می توانی هر کاری که بخواهی با زندگیت بکنی. مادرش به او گفته بود همه چیزی که احتیاج داری ایمان، سماجت، شجاعت و روحیه شکست ناپذیری است.

با این طرز فکر دختر کوچک در سن ۹ سالگی پای فلزی خود را به گوشه ای انداخت. او مرحله ای را آغاز کرده بود که پزشکش از انجام آن قطع امید کرده بود.

بعد از ۴ سال او با پاهای خود گامهای بلند بر می داشت و می توانست حرکات ریتمیک انجام دهد که در علم پزشکی یک شگفتی به شمار می رفت.

دختر کوچک ما بعد از این موفقیت یک تصمیم گرفت او می خواست بزرگترین دونده زن جهان شود!؟ آیا با این پاها می توانست یک دونده باشد چه رسد به اینکه در میان قهرمانان مقام کسب کند.

ادامه مطلب ...

کیمیاگری: تبدیل فلزی پست به فلزی برتر، همچون طلا.

روزی یک صوفی بسیار فقیر، گرسنه، از همه جا رانده و خسته از سفر، شب هنگام با مریدانش به دهکده ای رسید. مردم دهکده که آدم های بسیار متعصبی بودند، او را نپذیرفتند و سر پناهی به او و مریدانش ندادند.

آن شب هوا سرد و او گرسنه و خسته بود، لباس کافی هم به تن نداشت، از سرما می لرزید. بیرون دهکده زیر درختی نشست. شاگردان و مریدانش هم با حالتی غمگین و بعضی حتی خشمگین آنجا نشستند.

در این هنگام صوفی به دعا مشغول شد و خطاب به خداوند گفت:

” تو متعالی هستی!تو همیشه هر آنچه را که احتیاج دارم به من عطا می کنی.”

این دیگر غیر قابل تحمل بود، یکی از مریدان گفت:

” صبر کنید، دیگر دارید زیاده روی می کنید، مخصوصا در چنین شبی. این حرف های شما کذب است. ما گرسنه و خسته هستیم، لباس کافی نداریم و سرما هر لحظه شدیدتر می شود و حیوانات درنده این اطراف پرسه می زنند. ما را از دهکده رانده اند. سر پناهی هم نداریم. پس برای چه خدا را شکر می کنید؟ منظورتان از اینکه ” تو همیشه هر آنچه را که احتیاج دارم به من عطا می کنی.” چیست؟

عارف گفت: ” منظورم دقیقا همین است، باز هم تکرار می کنم، خداوند هر آنچه که احتیاج دارم به من عطا می کند. من امشب به فقر احتیاج دارم، محتاجم که رانده شوم. امشب احتیاج دارم که گرسنه باشم، در خطر باشم، شکر گذار باشم. او همیشه مراقب نیازهای من است. او فوق العاده است!”

@mind_secrets

هر رخدادی را جشن بگیر،

اگر غمگین هستی اندوه خود را جشن بگیر.

سعی کن، یک بار سعی کن و خواهی دید که می توانی!


تو غمگین هستی؟ پس شوری در افکن،

چرا که اندوه بسیار زیباست، مانند گلی خاموش که در نهادت شکوفا شده است.

دست بیفشان و لذت ببر تا ناگهان احساس کنی که اندوه به تدریج ناپدید می شود و فاصله ای بین تو و اندوه به وجود می آید،


اندوه گام به گام فراموش می شود و جشن باقی می ماند.


تو در واقع انرژی موجود در اندوه را دگرگون کرده ای.

این کار یعنی کیمیاگری: تبدیل فلزی پست به فلزی برتر، همچون طلا.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


مشکلات را شکلات کنیم

یک بار فیلسوفی خردمند ادعا کرد تنها مانع عقاب در پرواز سریع و آسان، هواست!!

البته اگر هوایی در کار نباشد و این پرنده ی مغرور در خلاء به پرواز در آید، بلافاصله روی زمین می افتد و دیگر نمی تواند پرواز کند.

همان عنصر اساسی که در برابر پرواز مقاومت ایجاد می کند، عاملی است که پرواز را ممکن می سازد.


مانع اصلی که قایق موتوری باید بر آن غلبه کند، آب مقابل پروانه ی قایق است. با وجود این، اگر به سبب وجود همین مقاومت نبود قایق اصلا حرکت نمی کرد.


همین قانون که می گوید موانع امکان موفقیت را فراهم می آورند، در زندگی بشر هم صادق است.

زندگی فارغ از تمام موانع و مشکلات، تمام احتمالات و توانها را به صفر می رساند. با حذف مشکلات و شکست ها، زندگی تنش خلافه ی خود را از دست می دهد.

@mind_secrets

- معضل جهل عمومی به آموزش معنا می بخشد.

- مشکل نابسامانی اجتماعی به حکومت معنا می بخشد.

ما همه در زندگی مان دوست داریم از شر مشکلات و اجبارها خلاص شویم. وقتی این وسوسه اوج می گیرد، به یاد جوانی باید افتاد که از پیرمردی تنها پرسید:” سنگین ترین بار زندگی چیست؟” پیرمرد غمگینانه پاسخ داد:” نداشتن باری که با خود حمل کنی!”


فراموش نکنید که بسیاری از افراد برجسته بر مشکلات زندگی شان فائق آمده اند.

به عنوان مثال:

* لویی پاستور که نیمه فلج بود و هر لحظه ممکن بود دچار سکته ی مغزی شود، دمار از روزگار بیماریها در آورد.

* فرانسیس پارکمن، تاریخدان امریکایی، در بخش عمده ی زندگی اش به قدری رنجور بود که نمی توانست بیشتر از پنج دقیقه پشت سر هم کار کند. وضعیت بینایی اش چنان اسفناک بود که جز چند واژه ی بسیار درشت خرچنگ قورباغه نمی توانست بنویسد، اما مدبرانه یک دوره ی عظیم بیست جلدی تاریخ به نگارش در آورد.

* کسی که دچار سوختگی حاد شده بود و پزشکان گفته بودند هرگز نمی تواند راه برود، گلن کانینگهام شد که در سال ۱۹۳۴ رکورد دو هزار و پانصد متر دنیا را به نام خود ثبت کرد.

*کسی که او را کند ذهن و عقب افتاده می نامیدند و به او لقب بی سواد می دادند، آلبرت انیشتین شد.


به خاطر بسپاریم حضور سختی ها و مشکلات در زندگی، تقربی است به درگاه خداوند، اما اگر همراه با صبر و آرامش باشد!


“آلبرت انیشتین” هم مجال را در دشواریها دانسته و می گوید: مجال در دل دشواریها نهفته است.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


تکنیک خواندن فکر دیگران !!!!

انسانها عموما موجودات کنجکاوی هستند و دانستن افکار یا رازهای پنهان، آنها را به وجد می آورد. موضوع وقتی جالبتر می شود که آنها بتوانند ذهن دوست یا همسرشان را بخوانند.

شاید با خواندن تیتر مطلب، پیش خودتان فکر کردید که: « امروز میرم خونه و فکر داداشم رو می خونم تا ببینم چرا این چند روز اخلاقش عوض شده »


ولی عجله نکنید، این کار به آن سادگی هم که تصور می کنید نیست.

یکی از روشهای موثر ذهن خوانی، درک زبان بدن است.

در واقع افراد در حین حرف زدن، به صورت ناخودآگاه قسمتی از بدنشان را تکان می دهند و این حرکات نشان دهنده تفکرات و احساسات درونی فرد نسبت به موضوع جاری دانست.

برای مثال وقتی از افراد راجع به شماره تلفن شان در ۱۰ سال پیش سوال کنید، آنها سعی می کنند از حافظه شان برای به خاطر آوردن آن کمک بگیرند و وقتی از آنها راجع به آرزویشان می پرسید آنها سعی می کنند تا تصویری را در ذهنشان بسازند.

محققان بر این باورند که افکاری همچون امثال بالا، واکنش فیزیکی چشم را به دنبال دارند، که شما با تشخیص آنها می توانید تقریبا حدس بزنید که فرد به چه چیزی فکر می کند.


قبل از خواندن این ۷ واکنش، لازم است به ۲ نکته مهم توجه کنید :

ادامه مطلب ...

تغییر

شروع کردن یک‌راه جدید سخت است اما نه به‌سختی تحمل شرایط نامناسب و یا ماندن درگذشته.

@mind_secrets

دلیل رنج بردن ما در تمام عرصه‌های زندگی مقاومت در برابر تغییرات اجتناب‌ناپذیری است که برایمان اتفاق می‌افتد.

زندگی یعنی تغییر، لازمه زنده‌بودن تغییر است.

اما گاهی پذیرفتن این تغییر سخت است.

دارم امروزتان، ممکن است همین فردا به داشتم تبدیل شود. واقعاً قابل پیش‌بینی نیست. همه‌چیز خودبه‌خود در حال تغییر است. افراد و شرایط به زندگی شما می‌آیند و می‌روند، زندگی منتظر کسی نمی‌ماند و ثانیه به ثانیه بین آرامش و آشفتگی در نوسان است. و این اتفاقی است که هرروز برای مردم می‌افتد حتی همین حالا هم برای کسی این تغییر در جریان است.

گاهی یک‌لحظه مسیر زندگی ما را عوض می‌کند. یک تصمیم به‌ظاهر بی‌اهمیت ممکن است کل زندگی ما را تغییر دهد درست مثل برخورد شهاب‌سنگ به زمین، همه زندگی حول اتفاقاتی غیرقابل‌پیش‌بینی می‌چرخد و هرلحظه ممکن است همه‌چیز تغییر کند. و این اتفاقات همواره در جریان‌اند.

به‌هرحال تنها چیزی که می‌توانید از آن مطمئن باشید این است که شرایطی که دارید تغییر خواهد کرد. و من به‌جای مقاومت نسبت به تغییر و رنج کشیدن مثل دیگران یاد گرفته‌ام که خودم را تطبیق بدهم. یاد گرفته‌ام که انعطاف‌پذیر باشم و در تغییراتی که اتفاق می‌افتد دنبال زیبایی‌های زندگی بگردم، حتی زمانی که این اتفاقات چیزی نیست که من می‌خواهم.

زندگی همه ما را تغییر می‌دهد حتی آن‌ها که مقاومت می‌کنند.
ادامه مطلب ...

راهنمای گام ‌به گام برای اجرای یکی از انواع تصویرسازی ذهنی شفابخش

در بسیاری از بیماری‌ها، تصویرسازی ذهنی می‌تواند مشکلات احساسی زمینه‌ای را آشکار کند و به بدن اجازه شفا بدهد. این عشق و حمایت اغلب می‌تواند معجزاتی را در جسم پدید آورد. معجزاتی که بارها در درمان بیماری‌های لاعلاج به ثبت رسیده است.


1- چند دقیقه خود را آرمیده (ریلکس) کنید. مطالعات نشان می‌دهد که تصویرسازی ذهنی بهترین تأثیر را زمانی دارد که همراه با یک تکنیک آرمیدگی همراه شود.

2- لباس خود را راحت کنید، کفش‌های خود را در بیاورید، دراز بکشید یا بر یک صندلی راحت بنشینید و اگر مایل هستید نور را کم کنید. چشمانتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید. تصور کنید که از یک پلکان پایین می‌روید. با هر گام، به این احساس توجه کنید که بیشتر و بیشتر آرمیده می‌شوید.

(اگر ترس از پایین رفتن پلکان دارید، میتوانید از 100 به سمت یک بشمارید و یا از پلکانی به سمت نور بالا بروید)

3- زمانی که کاملا آرمیده شدید، یک منظره دلخواه را مجسم کنید. این منظره می‌تواند یک ساحل باشد. دامنه یک کوه یا یک لحظه لذت‌بخش خاص با دوستان یا خانواده. هر زمان به تمرین تصویرسازی خود می‌پردازید به این منظره وارد شوید.

4- زمانی که در منظره مطلوب خود احساس راحتی کردید، تدریجاً ذهن خود را به مشکلی که می‌خواهید حل شود معطوف کنید.

5- اگر تصویرهای متعددی به ذهن آمد، یکی از آن‌ها را انتخاب کنید تا در جلسه جاری روی آن کار کنید. اجازه دهید این تصویر ذهنی زنده‌تر و واضح‌تر شود. اگر وضوح تصویر کم و زیاد می‌شود، نگران نشوید.

6- اگر هیچ تصویری به ذهن نیامد، سعی کنید به یک حس دیگر معطوف شوید. مثلاً صدای رودخانه یا بوی گل‌های وحشی در چمنزار.

7- اگر روش‌های بالا کارساز نشد، به این فکر کنید که در حال حاضر چه احساسی دارید. عصبانی؟ خسته؟ رنگ این عصبانیت چیست؟ چه تصویرهایی را برمی‌انگیزد؟ از حس‌ها برای شکل دادن به تصاویر ذهنی استفاده کنید.

8- هر زمان چنین می‌کنید، مجسم کنید که مشکل شما در انتهای جلسه کاملاً بهبود می‌یابد. این کار، طرح اولیه شفا را در درون ایجاد می‌کند که بدنتان در شفای خود از آن پیروی می‌کند.

9- در پایان جلسه، چند نفس عمیق دیگر بکشید و خود را در حال بالا رفتن از پلکان خیالی مجسم کنید، در حالی که تدریجاً به محیط خود آگاه می‌شوید. چشمانتان را باز کنید، بدنتان را کش و قوس دهید، لبخند بزنید و روز خود را ادامه دهید.

(برعکس کاری که اول انجام دادید.. اگر شمارش کردید حالا برعکس از 1 به بالا بشمارید و اگر قبلا به سمت نور بالا رفته بودید، حالا پایین برگردید)

در آغاز، این تمرین تصویرسازی ذهنی را برای 15 تا 20 دقیقه حداقل یک بار در روز انجام دهید. با کسب مهارت بیشتر، احتمالاً خواهید توانست فقط هر بار برای چند دقیقه و چندین بار در روز انجام دهید و همان فواید را برای شما داشته باشد.


وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets


راه نجات از تنبلی!

بسیاری از ما می‌دانیم که باید چه کاری بکنیم تا به موفقیت مورد نظرمان دست یابیم. اما تعلل و تنبلی معمولاً جلوی ما را می‌گیرد.


دو راه برای نجات از تنبلی وجود دارد :


اول:


منتظر یک معجزه باشید. بالاخره یک روزی اتفاقی رخ می‌دهد و چیزی یا کسی باعث می‌شود که شما به موفقیت برسید. شرایط الان طوری است که فعلاً نمی‌شود کاری انجام داد...

بالاخره یک اتفاقی رخ خواهد داد (اگر هم نداد خب بازهم منتظر می‌مانم...)



دوم:


پنج گام زیر را انجام دهید تا به موفقیت برسید...


1. کمبودها را کنار بگذارید (و فرض کنید هیچ کمبودی ندارید)


2. هدفتان را به شکل جمله‌ای مثبت بنویسید (مثلاً: من امروز فلان محصول را می فروشم)


3. از خودتان بپرسید که آیا می‌توانم امروز این کار را انجام دهم؟


اگر جواب مثبت است، خب همین الان اقدام کنید و اگر منفی است به مرحله چهار بروید


4. از خود بپرسید برای پاسخ به سوال 2 اول باید چه کار کنم؟ (گام‌های اجرایی را بنویسید)


5. سوالات مراحل 3 و 4 را برای تمام گام‌ها و اقدامات تکرار کنید.


توجه داشته باشیم:

« اقدام ، درمان ترس و تنبلی عامل ترس است»



وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.

@mind_secrets