گفت: باید قربانی کنی تا عبور کنی
گفتم: قربانی می کنم
گفت: باید وابستگی هایت را قربانی کنی
گفتم: قربانی می کنم
گفت: کافی نیست باید قربانی کنی
گفتم: مَن هایم را قربانی می کنم
گفت: باز هم کم است باید قربانی کنی
گفتم: قربانی می کنم
خودم را ،جسمم را ،وجودم را
گفت: نه نشد باید قربانی کنی
گفتم: دیگر مگر چیزی مانده ؟
گفت: باید دل دادگی ات را قربانی کنی
ساکت شدم
اشک هایم سرازیر شدند
فهمیدم چه می خواهد
از من می خواهد شَمسَم را قربانی کنم
گفتم: آخر مگر میشود ؟
این شمس بود که چشم مرا به نور تو روشن کرد
نه نمی توانم !
گفت: باید قربانی کنی وگرنه عبور نمی کنی ؟
گفتم: آخر چگونه عشق را قربانی کنم او ریسمان بین منو توست ؟
گفت: باید ریسمانت را پاره کنی
بند بند وجودم به التماس افتاده است
آخر چگونه می توانم؟
از من چیز دیگری بخواه
اما او همچنان اصرار داشت که باید قربانی کنی
نگاهم را به شمس دوختم
موهایش سپید شده بود از بس که برایم از عشق گفته بود وچشمانش مثل همیشه عاشقانه به من لبخند میزد
فریاد زدم و اشک ریختم من نمیتوانم
شمس گفت: من به تو درس پرواز را آموختم باید قربانی کنی
حیرت کردم او چه می گوید ؟ا
وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.
آقا یوسف در اثر تمرینات ورزشی دچار آسیب دیدگی از ناحیه پا شده بود و رگ کشاله ران وی دچار کشیدگی شدید شده بود ، وی نه تنها قادر به انجام تمرینات ورزشی نبود بلکه در حالت عادی نیز درد می کشید.
آقا یوسف ما تحت نظر پزشکهای متخصص مختلفی تحت مداوا قرار گرفته بود ولی هنوز از درد گلایه می کرد.
یکروز به یک پزشک متخصص مراجعه کردیم ، آقای دکتر آمپول مسکن و شل کننده به رگ بیمار وی تزریق نمود ؛
تزریق آمپول به رگ داخل گشاله ران نه تنها دردناک بود بلکه تاثیرش دو روز بیشتر طول نکشید.
یکروز داستان آقای ایکس را برای او تعریف کردم و آقا یوسف مشتاق آموختن روش درمان ذهنی شد.
وی در عرض سه جلسه تمرین فوق را به خوبی فرا گرفت.
چند روز بعد به من زنگ زد و از مداوایش خبر داد ، وقتی چگونگی کار را از او پرسیدم واقعاً بعلت ابتکار عملش وی را تحسین نمودم.
می گفت : شب پس از ریلکس کامل و آرام نمودن و مهار کردن تخیلات غیر ارادی ذهنم در عالم خیال وارد بدنم شدم و مستقیم به سراغ پای آسیب دیده ام رفته و شروع به ترمیم آسیب دیدگیش کردم ، حالت انعطاف پذیری رگ مورد نظر را افزایش دادم و درد را از بین بردم ، پس از اینکه کارم را با رگ مورد نظر پایان یافته دیدم ، سری به قسمتهای دیگر بدنم زده و کل بدنم را مرور کردم .
آقا یوسف در حین انجام کار درمانیش شدیداً احساس نشاط و لذت می نمود و الان چند سالی از آن موقع می گذرد و او نه تنها دردی در پایش احساس ننموده بلکه بطور حرفه ای مشغول انجام تمرینات رزمی است.
وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.
نقل از پزشک آقای صولتی:
آقای صولتی از بیماران قدیمی من است که چندین بار مورد انرژی درمانی قرار گرفته است ایشان علاوه بر بیماریهای قبلیشان دچار بیماری «آسم و برونشیت» مزمن هستند . آقای صولتی برای درمان بیماری اخیرش به من مراجعه نمود ؛ از آنجایی که فرصت مداوای حضوری ایشان را نداشتم روش درمان ذهنی را به ایشان آموختم . یک هفته بعد که آقای صولتی را دیدم حالشان کاملا خوب شده بود و برای تشگر پیشم آمده بودند وقتی از ایشان چگونگی درمانشان را پرسیدم با شور و اشتیاق چنین جواب داد :
بعلت تنگی نفس نمی توانستم بخوابم با وجود سردی هوا پنجره ها را باز گذاشته بودم باد سردی می وزید و هوای اتاق را سرد کرده بود و باعث اذیت خانواده میشد ، به ناچار پنجره را بستم و به پشت دراز کشیدم در این فکر بودم که چرا بیماریهای مختلف دست از سرم برنمی دارند که به یاد شما و تمرین خوددرمانی افتادم ، بدنم را شل کردم و به سختی چند نفس عمیق کشیده به خود تلقین نمودم که حالم بهتر می شود ، بدنم را شل کردم ، باز هم شلتر بدنم را مرور کردم ؛ نه تنها شل شده بود بلکه از شدت ریلکس قسمتهایی از بدنم را احساس نمی کردم کاملا بی تفاوت به افکارم نگاه کردم ، آرام گرفته بود بنابراین بر روی ضربان قلبم تمرکز نمودم پس از دقایقی تمرکزم را به ریه هایم انتفال دادم و وارد ریه ها شدم ، جداره داخلی ریه هایم کاملا سیاه بود ، انگار جرم سیاهی کل ریه ام را پوشانده کیسه های هوایی ریه ام به زحمت نفس می کشیدند ؛ با دستمال سفید و نرمی که در دست داشتم شروع به پاک نمودن جرمها و لکه های سیاه داخل ریه ام نمودم ، دستمال اولی کاملا سیاه و کثیف شد آن را دور انداختم و دستمال دیگری برداشتم ، دستمال سوم و چهارم را هم عوض کردم ، لکه های سیاه قسمتی از ریه ام را پاک کرده بودم که دیگر چیزی نفهمیدم ، به خواب عمیقی فرو رفتم ، در خواب شما را دیدم که باکمک شما مشغول تمیز نمودن ریه ام بودم .
شبهای قبل هر شب چند بار بعلت حملات آسم نصف شب از خواب بیدار می شدم و پس از استعمال اسپری سالبوتامول کمی حالم بهتر میشد ولی آن شب تا صبح از خواب بیدار نشدم و این امر مایه تعجب خانوادام شده بود. بعد از بیداری دیگر سراغی از بیماری تنفسی من نبود و الان یک هفته است که دچار حمله آسم نشده ام و خیلی راحت نفس می کشم .
آقای صولتی تا امروز که چند ماه از آن موضوع می گذرد از حمله آسم یا بیماری تنفسی گله ای ننموده است .
وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.
بیش از شصت سال پیش پزشکان پی بردند که نگرانی ، ناراحتی ، خشم و عصبانیت باعث بیماریهای جسمانی بویژه زخم معده می شود و همچنین استرس با افزایش گلبولهای سفید خون ارتباط مستقیم دارد .
تقریباّ می توان گفت در پشت هر گونه ناراحتی جسمانی نوعی از هیجانات و احساسات استرس آور نهفته است ، اگر بهتر بگویم ، بیماری نتیجهً عدم تعادل است و عدم تعادل نتیجه افکار و اعمالی است که به روش نادرست در زیستن و سرانجام بیماری منجر می شود.
بدین ترتیب می توان با ایجاد تعادل مجدد عامل ناهماهنگی ( بیماری) را از بین برد.
افکار ذهنی انسان قادر است انسان را بیمار کند یا بسوی زندگی بدور از بیماری سوق دهد.
اگر شما وقتی که در اوج خشم و ناراحتی هستید ، چند لحظه دراز کشیده و چند نفس عمیق بکشید و عضلات بدنتان را شل یا «ریلاکس» کنید، خواهید دید که خشم وناراحتی جایش را به آرامش و راحتی خواهد داد.
شما با غلبه بر افکار منفی و ناراحت کننده و جایگزینی افکار مثبت خواهید توانست جلو اکثر بیماریهای جسمانی و روانی را سد کنید و اگر دچار مرضی هستید با بهره گیری از روشهای درمان ذهنی بر ناراحتیتان غلبه کنید.
ما در ذیل روشی را برای درمان بیماریهای روحی و جسمی به شما عزیزان ارائه می کنیم که مطمئناً ثمربخش خواهد بود.
تکنیک بسیار کاربردی خوددرمانی بوسیله نیروی ذهن ️
1- راحت و آرام به پشت دراز بکشید یا در یک صندلی راحتی بنشینید و عضلات بدن خود را کاملاً شل و ریلکس کنید ،
2- به آرامی چشمانتان را بسته و سیاهی چشم را به وسط دو ابرو متمرکز کنید
3- سه بار نفس عمیق بکشید همراه با تنفس احساس آرامش و لذت و نشاط بکنید
4- در ذهن خود از شماره 100 تا یک «بطور معکوس» بشمارید با هر شماره معکوس بیشتر احساس آرامش و راحتی بکنید.
5- هنگامی که به شماره یک رسیدید نظری به تمام بدنتان بیفکنید و از شل و راحت بودن بدن احساس رضایت و لذت بکنید
6- سپس دقایقی به تصورات ذهنتان که بصورت غیر ارادی و ناخودآگاهانه در ذهنتان جریان دارد بنگرید و بر آن تمرکز کنید مثل اینکه به فیلمی نگاه می کنید کاملاً بی تفاوت ، فقط نظاره گر باشید تا ذهنتان آرام گردد و مروری بر تصورات ذهنتان داشته باشید .
7- سپس عضو بیمار خود را در ذهن مجسم کنید و در عالم تصور کاملاً واضح و دقیق بر عضو بیمار خود بنگرید ، مثلاً برای درمان بیماریهای ریوی لکه های سیاه داخل ریه را بوسیله یک دستمال لطیف و سفیدی به آرامی پاک کنید که نتیجه اش از بین رفتن سرفه و بیماریهای ریوی است ، خرد کردن سنگ کلیه با دستها این بیماری را برطرف می کند ، اگر شما اتفاقاً دچار بیماری عفونی در عضوی از بدنتان هستید ، شروع به تجسم سلولهای سفید خون بکنید و آنها را از تمام نقاط بدن فرا خوانید و مانند یک لشگر مجهز و قوی سازماندهی کنید ، وقتی سربازان ارتش بزرگ سلولهای سفید گرد آمدند ، آنها را مجهز به سلاح کرده و دستور آماده باش بدهید و سپس دستور حمله به سمت عضوی که دچار ناراحتی است صادر نمایید به ارتش سلولهای سفید که در نظرتان بصورت نیروی فوق العاده قوی و قوایی شگست ناپذیر تصور شده اند دستور جنگ با سلولهای ناسالم را که در خیالتان ضعیف ، لاغر ، سیاه و با سلاحی از کار افتاده تجسم شده اند ، بدهید و تجسم کنید که سلولهای سفید بدنتان بر سلول ناسالم بیماری غلبه کرده ، آنها را از بین برده و لاشه آنها را به بیرون از بدنتان حمل می کنند .
8- بعد از اتمام درمان خود توسط تجسم و تصور قوی ، با چند نفس عمیق خود را کاملاً شاد و غرق در آرامش تصور کرده و با شمارش یک تا ده به آرامی چشمانتان را باز کنید و به حالت عادی باز گردید .
پس از چند بار انجام این تکنیک بطور محسوس خواهید دید که بیماری شما رو به درمان است .
وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.
بسم هو ... ️
ای که می پرسی نشان عشق چیست ؟
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست.
عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از در مانده ای درمان کنی.
در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش
عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر
واگذاری آب را ، بر تشنه تر
عشق یعنی دشت گل کاری شده
در کویری چشمه ای جاری شده
عشق یعنی ترش را شیرین کنی
عشق یعنی نیش را نوشین کنی
هر کجا عشق آید و ساکن شود
هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود
عشق یعنی شور هستی در کلام
عشق یعنی شعر مستی والسلام..
بسیاری از افراد تصور میکنند که حافظه انسان از زمان تولد تا مرگ به صورت ثابت باقی می ماند، یعنی کسی که حافظه خوبی ندارد، هرگز نمیتواند حافظه خوبی داشته باشد، در حالی که این یک تصور کاملا اشتباه است.
تقویت حافظه بسیار ساده تر از آن چیزی است که فکر میکنید.
همانطور که می توانید مسائل جدید، زبان جدید و هر مهارت جدیدی را یاد بگیرید، با چند تمرین ساده نیز میتوانید حافظه خود را تقویت کنید.
به طور کلی دو نوع حافظه داریم:
1- حافظه کوتاه مدت
2- حافظه بلند مدت
حافظه کوتاه مدت، همان بخشی است که مغز برای ذخیره اطلاعات کوچک که همان لحظه دریافت کرده، استفاده میکند.
برای مثال اگر شما فردی را برای اولین بار ملاقات کنید و مغز شما نام فرد را در حافظه کوتاه مدت ذخیره میکند.
تحقیقات نشان دهنده این هستند که حافظه کوتاه مدت میتواند تا ۷ تکه کوچک از اطلاعات را ذخیره کند و بعد از آن اطلاعات جایگزین هم خواهند شد.
اما هنگامی که شما برای یک آزمون مطالعه میکنید، حافظه بلند مدت شما درگیر میشود.
به خاطر سپردن خاطرات زندگی، لحظاتی که با دوستان و فامیل داشته اید و سایر موقعیتهای مشابه، در قسمت بلندمدت حافظه ذخیره میشوند.
حافظه ما درون مغز ما است.
همه ما میدانیم که حافظه، بخشی از مغز است، پس هر چیزی که به تقویت مغز کمک کند، به تقویت حافظه نیز کمک خواهد کرد.
تمرینات فیزیکی، ورزشها و فعالیتهای فکری، بازیهای فکری و پازل مثل حل جدول و سودوکو از مثالهایی هستند که تاثیر آنها بر حافظه اثبات شده است.
عقل ( مغز ) سالم در بدن سالم!
تغذیه سالم، دوری از استرس، و کنترل عصبانیت از مواردی هستند که نه تنها باعث میشوند مغز شما راحت تر بر روی موضوعی تمرکز کند، بلکه برای سلامت جسمانی شما نیز مفید هستند.
خواب کافی در طی شب نیز بسیار مهم است.
موارد مهم دیگر شامل مواد غذایی ویتامینی، امگا۳ و سبزیجات هستند.
وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.
تخیل نیرویی است که اندیشه را به ترتیبی تازه و متفاوت گردهم می آورد.
تخیل یعنی توانایی آفرینش آرزو، هدف یا تصویری در ذهن، در تخیل هدفمند و ارادی از این توانایی برای تجلی و تحقق اهداف یا آرزو ها استفاده می شود. شما بر این خواسته و تصویر تمرکز می کنید و انرژی می دهید تا به صورت عینی در عالم مادی محقق شود. روش تفکر کنونی شما فقط یک عادت است که می تواند تغییر کند.
تخیل و تصویر ذهنی کلید ذهن شهودی هستند.
استفاده از تجسم خلاق شنا کردن در مسیر آب است یعنی بدون تلاش و تقلا، به اعتقاد روانشناسان بزرگ تخیل بزرگترین نیروی ذهن است.
دانشمندان علوم ذهنی می گویند انسان می تواند آنچه را در تخیل خود تصور میکند بیافریند. آدمی همان می شود که در خیال خود تصویر می کند. تخیل نیرومندتر از اراده است و اگر نبردی بین این دو رخ دهد تخیل پیروز میدان خواهد بود.
برتری شما در این است که کشف کنید چگونه نظام باورهای خود را تحت تاثیر قرار دهید. برای این منظور یکی از موثرترین راهها تصویر سازی ذهنی است. تجسم و تخیل مثبت و هدفمند تمرینی برای استفاده از توانمندی ها و انرژی های ذهنی میباشد. برای رسیدن آسانتر به اهداف و ایجاد تحول در خود، تقویت اراده، افزایش تمرکز و تقویت حافظه.
تخیل هدفمند و مثبت ابزاری قدرتمند در دست شما است. با سخاوت کائنات خلاقیت نامحدود در هر لحظه از زندگی شما جریان دارد. اگر آنچه را می خواهید واضح و شفاف به ذهن خلاق خود بدهید، خواستهایتان به سراغتان می آیند. تخیل مثبت و هدفمند، فن استفاده از نیروی خیال برای آفرینش خواسته های شما است.
تخیل کلیدی است برای دست یابی به تمرکز و آرامش در زندگی. صاحبنظران می گویند استفاده از تخیل هدفمند و هوشیارانه معجزه می کند. آنچه را در ژرفترین لایه ذهن به آن می اندیشید و منتظرش هستید به سوی خود جذب می کنید. تجسم یا آفرینش ذهنی موضوع تازه ای نیست، انسانهای پیش از تاریخ هم با تخیل و اثرات آن آشنایی داشتند.
انسان های موفق خودپنداری خود را کنترل کرده و اطلاعات رایانه خود را همان طور که میخواهند تغییر میدهند. آنها دنیای خود را وسعت میبخشند و میدانند که اضطراب، خصومت، غم و اندوه عوامل منفی هستند و تخریب کننده تصورات خلاق و سازنده میباشند. آنها میدانند که رایانه آنها فرقی میان من حقیقی و آن کسی را که من میخواهم باشم قائل نیست.
دانشمندان دریافته اند وقتی که ما خود را لبریز از خودپنداری مثبت و تفکر مثبت میسازیم ماده ای در مغز ما ساخته میشود به نام اندروفین که توسط جریان خون به تمامی بدن منتقل میشود و احساسی از وجد و شادی وصف ناشدنی در ما پدید میآورد. پیروزمندان پیوسته با نشاط، پرانرژی و سرزنده اند زیرا با داشتن تفکرات مثبت پیوسته مسرور از ترشح مداوم اندروفین در سیستم حیاتی خود هستند. پس اجازه ندهیم تحت هیچ عنوان تفکرات منفی و تصور شکست به ذهن ما راه یابد!
در این روزها مبادا به توهمات منفی اجازه دهید که رایانه شما را آلوده سازند. شاید یادآوری این نکته لازم باشد که هنوز هم جامعه بهترین پاداش های خود را به بهترین های خود هدیه میدهد و این بهترینها نوابغی هستند که نبوغ آنها استعداد فراوانی است که در تلاش کردن و پشتکار از خود بروز میدهند.
این عبارت را که گفته یکی از انسانهای موفق قرن ماست از خاطر نبریم : "از تحصیلات، کاری در جهان ساخته نیست زیرا دنیا پر از انسان های تحصیل کرده ولی شکست خورده و ناامید است. از استعداد هم کاری در جهان ساخته نیست زیرا انسان های با استعداد فراوانی وجود دارند که مأیوس و شکست خورده اند. حتی از نبوغ هم کاری ساخته نیست زیرا اصطلاح "نابغه آس و پاس" تقریبا به شکل یک ضرب المثل درآمده است.
تنها چیزی که کیفیت حقیقی زندگی انسانها را مشخص میسازد همانا مفهوم طلایی پشتکار است." در پایان نیز اگر شما حتی تا این لحظه تلاشی شایسته برای دستیابی به هدف خویش صورت نداده اید این پیام ما به شماست که هیچ گاه دیر نیست زیرا "هر جا که اراده ای هست راهی هم هست.
وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.
بسم هو ... ️
ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﮐﻠﺒﻪ ﺩﻧﺠﯽﺳﺖ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ﺧﻮﺩ،
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ....
ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ
ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ
ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ،
ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ
ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ،
ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺳﺖ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ
ﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ
ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ،
ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ
ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺩﺭ آﻥ
ﻗﻮﺱ ﻭ ﻗﺰﺡ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭد،
ﺯﻧﺪﮔﯽ
آﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﯽ
ﯾﮏ ﺳﺮآﻏﺎﺯ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ،
ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﺍﺭد.……….
زندگی کن
ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ
ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳﺖ
ﻗﺼﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ ....
ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ
ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ....
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ ....
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ
ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ....
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛
ﺟﺎﻥ ﻣﻦ
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ ....
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ...
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ
یادگیری این روش حتماً شما را به هیجان می آورد چرا که بسیار کاربرد دارد.
از طریق تصویر سازی، اطلاعات بهتر در ذهن می مانند. برای حفظ کردن اعداد باید آنها را تصویری کرد.
شما دیگر لازم نیست شماره ی تلفن دوستان تان را یادداشت کنید. با این روش قادر خواهید بود که 100 عدد و یا بیشتر را به راحتی حفظ کنید و به همان ترتیب که حفظ کردید، آنها را تکرار کنید.
و اما تکنیک مورد نظر:
در ابتدا باید برای هر عدد یک حرف از حروف الفبا و یک کلمه را، معادل قرار دهید.
عدد 1= (آ،أ،إ)- (آب)
عدد 2 = (د) – (در)
عدد 3= (س،ص)- (سیب)
عدد 4 = (چ)- (چوب)
عدد 5= (پ)- (پول)
عدد 6 = (ش) – (شیر)
عدد 7= (هـ، ح)- (هویج)
عدد 8 = (ت، ط)- (تیر)
عدد 9= (ن)- (نمک)
عدد 0 = (ف)- (فیل)
حال برای عدد «10» باید کلمه جدیدی که شامل حروف «آ،أ،إ» و حرف «ف» که معادل اعداد «یک و صفر »است، بسازیم. مثلاً «افعی».
با توجه به اینکه حروف «عین و یا» معادلی ندارند، بنابراین مساله ای ایجاد نمی شود.
شما جزء کدام دسته هستید؟
دسته اول:
- گروهی هستند که خود را لایق و شایسته قبولی می دانند.
- استحقاق دستیابی به موفقیت را در خود می بینند.
- بدنبال فرصتی هستند تا شایستگی های خود را اثبات کنند.
- به خواسته های خود فکر میکنند، به قبولی – به اتفاقات پس از قبولی به دانشگاه مورد نظرشان و ...
دسته دوم:
گروهی هستند که همواره بدنبال جمع آوری دلایل و شواهدی برای نشدن هستند. این دسته به دنبال یافتن پاسخی هستند که اگر قبول نشوند جواب پدر و مادر را چه بدهند؟
- جواب همکاران را چه بدهند؟
- جواب دوستان و ... را چه بدهند؟
مهم نیست اگر جزء دسته دوم هستید، مهم این است که چگونه می توان جزء دسته اول قرار گرفت تا بتوان قطعاً موفق شد.
در پاسخ به این سؤالات که :
- چرا یکی سالم و ثروتمند و یکی بیمار و فقیر است؟
- چرا یکی همیشه پیروز و یکی بازنده و شکست خورده است؟
- چرا یکی دست به خاک می زند طلا می شود! و دیگری از چیزی که بدش می آید سرش می آید؟
- چرا یکی در آزمون های وکالت – کارشناسی ارشد – دکتری و ... قبول میشود و دیگران سال ها در انتظار قبولی می مانند؟
باید گفت که فکر غالب آنان: ثروت و سلامتی، پیروزی، موفقیت و قبولی در آزمون هایی مختلف می باشد و هر گونه فکر متضادی را از ذهن خود دور کرده اند. همان قانون جذب که می گوید: (( به هر چیزی که فکر کنید، همان چیز یا مشابه آن را به سمت خود جذب می کنید))