خودپنداری و تصویری که ما از خود درذهن مجسم میکنیم راهنمای اصلی عملکرد ما در زندگی است. اگر این تصویر را تغییر دهیم شخصیت و طرز رفتار ما تغییر خواهد کرد. دکتر ماکسول مالتز جراح پلاستیک معروف و نویسنده کتاب روان شناسی تصویر ذهنی میگوید: "مهمترین کشف روان شناسی در قرن اخیر، کشف خودپنداری و اهمیت آن بود.
مغز ما درست مانند یک کامپیوتر است شما از ورودی هر کامپیوتر هر چه را که وارد کنید باید انتظار داشته باشید که خروجی شما تشکیل شده باشد از همان اطلاعات ورودی، پس اگر ما اندیشه های منفی را وارد مغز خود بکنیم آنها را مانند یک فرمان میپذیرد. اگر شما به این نتیجه برسید که ناتوان و شکست خورده اید مغز شما این را مانند یک فرمان و دستور تلقی کرده و به تمامی اعضای بدن شما از غدد گرفته تا دستگاه گردش خون و تنفس و سیستم حرکتی فرمان میدهد که خود را با فرمان شکست تطبیق داده و مطابق آن عمل کنند و این شما را وارد یک حلقه معیوب میکند که نتایجی دائماً بدتر و بدتر برایتان حاصل میکند.
(البته در صورتی که از قدرت برتر ذهن استفاده نشه... یعنی 98% ما انسانها اینگونه هستیم که گفته شد)
در حالی که پیروزمندان با دادن فرمان پیروزی، تمامیت وجودی خود را به سمت پیروزی نشانه میروند. امروزه ثابت شده که تفکر ما مستقیماً بر سیستم بدن ما موثر است یعنی به محض آنکه ما فکر منفی و ذهنیت بدی داشته باشیم عملکرد غدد درون ریز بدن و همین طور دیگر ارگانها، از این ذهنیت تبعیت میکنند و با اختلال در عملکرد طبیعی هورمونها و مواد ضد استرس و هیجان در بدن، ما به افسردگی و احساس منفی شدیدی دچار میشویم و در این سیر به جسم خود نیز ضربه میزنیم.
شاید بتوان گفت که کامپیوتر یا رایانه عبارت از سطح نیمه هشیار ذهن است که دستگاه کنترل خود کار بدن ما است و اعمالی مانند کنترل تنفس، ضربان قلب و جمع کردن اطلاعات در بانک حافظه را بر عهده دارد. بیلیونها اطلاعاتی که به بانک حافظه رایانه داده میشود همان جا نگهداری میشود و هیچ کدام نمی توانند از این حافظه پاک شوند و این را دو جراح به نام های دکتر پن فیلد و دکتر روبرت در موسسه بررسی بیماری های عصبی در مونترال نیز ثابت کردند. آنها نشان دادند که با تحریک سلول های مغز، صفحه های گذشته با همان شدت و با همان صداها، رنگها و بوها در بیماران مجدد زنده میشود. در هر لحظه از زندگی، ما برنامه ای به رایانه خود میدهیم که به نفع یا ضرر ما انجام دهد. رایانه تنها وظائفی را که ما برایش تعیین کرده ایم به خوبی انجام میدهد و تنها کار او، پیروی از دستورات ماست.
دانشمندان اتفاق نظر دارند که سیستم عصبی انسان نمی تواند فرق بین یک رویداد واقعی و تخیلی را به طور روشن و با ذکر اختلافات جزئی آنها بیان کند. پس بسیاری از تصمیمات روزمره ما نه بر اساس حقایق و واقعیات بلکه بر اساس اطلاعاتی گرفته میشود که رایانه ما آنها را به عنوان اطلاعات حقیقی به ما تحویل میدهد در حالی که بسیاری از این اطلاعات توهمی بیش نبوده و تنها تفاسیری غلط از حقایق هستند و در نتیجه منجر به تصمیم گیری غلط از حقایق میشوند.
وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.
https://telegram.me/mind_secrets